یک روز توی بیمارستان، نشستم سر تخت و برای آرام و سرگرم کردن خودم رفتم سراغ راه و روش حساب کتاب کردن. چرتکه می انداختم برای اینکه حساب کنم در مجموع بیمارستان چطور جایی است و چه احوالاتی دارد. دنبال این بودم ببینم چه حسی بر همه احساسات غالب است. شاید… بیشتر »