اولين جلسه عمومي كه بعد از عمل جراحي و بيماري مادر شركت كرديم، نماز جماعت مسجد هزار ساله شهرمان بود. حسابي دلمان تنگ شده بود. پايم را كه از درب مسجد گذاشتم داخل، تازه يادم افتاد مادر نمي تواند روي زمين بنشيند و صندلي هاي مسجد همه شخصي است و متعلق به… بیشتر »