كم كم به يك ساله شدن عمل جراحي مادر، نزديك شديم. حسي وادارم مي كرد، تلاش كنم «روز مادر» كه دقيقا روز عمل جراحي به تاريخ قمري بود، در اولين سال، يك روز به ياد ماندني باشد. به اعضاي خانواده كه همشهري بودند اطلاع دادم كه همه شب ميلاد، منزل پدري جمع شوند.… بیشتر »
کلید واژه: "شكر خدا"
اولين جلسه عمومي كه بعد از عمل جراحي و بيماري مادر شركت كرديم، نماز جماعت مسجد هزار ساله شهرمان بود. حسابي دلمان تنگ شده بود. پايم را كه از درب مسجد گذاشتم داخل، تازه يادم افتاد مادر نمي تواند روي زمين بنشيند و صندلي هاي مسجد همه شخصي است و متعلق به… بیشتر »