شهريور كه شد مي شد گفت مادر زندگي طبيعي داشت. وقت آن بود مدتي تنها بماند تا لمس كند، توان انجام مسئوليت هايش را دارد. از طرفي من هم خسته بودم و نياز داشتم كمي از مسئوليت هاي تكراري و كليشه اي فاصله بگيرم و خودم باشم. اين وسط خواستگار سمجي هم داشتم كه… بیشتر »
کلید واژه: "آرامش بيمار"
يك هفته از ترخيص مادر گذشته بود. طبق نسخه لازم بود براي معاينه و بررسي وضعيت بهبودي مادر و نتايج آزمايشات جديد، راهي مركز استان و مطب پزشك مادر مي شديم. تا آن روز، جز مطب هاي شهرستاني و پزشكان عمومي، چشممان به جمال هيچ مطب و پزشك فوق تخصصي روشن نشده… بیشتر »